.
صفحه اصلي آرشيو جستجو پيوند ها تماس با ما
 
آخرین عناوین
اصلاح‌طلبان به ارزش‌ها اعتقاد ندارند و اصولگرایان به آزادی بیان

دکتر علی مطهری در نشستی با عنوان "لزوم بازخوانی اندیشه‌های استاد ‌آیت‌الله شهید مطهری" که از سوی سازمان جوانان و دانشجویان مجمع نیروهای خط امام برگزار شد سخنرانی کرد.

مهمترین مطالب بیان شده توسط وی که در گزارش ایسنا آمده به شرح زیر است:

* اصول‌گرایان و اصلاح‌طلبان معتدل با نزدیک کردن دیدگاه‌هایشان به یکدیگر می‌توانند موجبات پدید آمدن گروه سومی را در جهت نفی افراطیون فراهم کنند.
* اگر بخواهیم شهید مطهری را با اصطلاحات سیاسی امروز تعریف کنیم معتقدم که ایشان را باید یک مصلح اصول‌گرا و یا یک اصلاح‌طلب اصول‌گرا بدانیم.
* شهید مطهری تاکید می‌کرد که مبادا ما به اسلام اعتماد نداشته باشیم و خیال کنیم که اسلام برای اداره جامعه امروز کافی نیست و باید از مکتب‌های جدید و آخرین محصول فکر بشر استفاده و گفته شود همانطور که ما ناچاریم از مظاهر پیشرفت و تکنیک و صنعت استفاده کنیم لازم است از آ‌خرین محصول فکر بشر در حوزه سیاسی که مثلا لیبرال - دموکراسی باشد نیز بهره‌مند شویم و از آن کمک بگیریم.
* شهید مطهری معتقد بود که تا فکر جامعه اصلاح نشود و جهان‌بینی درستی در اجتماع شکل نگیرد اصلاحات اجتماعی به نتیجه‌ لازم نخواهد رسید.
* ‌از یادداشت‌های شهید مطهری بعد از 15 خرداد سال 42 فهمیده می‌شود که ایشان در این نهضت به یک کاستی پی برده و معتقد بودند اگر ما در این برهه از زمان به پیروزی هم می‌رسیدیم هنوز کادر لازم و ایدئولوژی مدونی را برای اداره کشور نداشتیم. به همین دلیل شهید مطهری از 15 خرداد سال 42 تا سال 57 فعالیت ایدئولوژیک بسیار فشرده‌ای برای رفع چنین نقصی انجام داد.
* شهید مطهری یکی از نقایص سیدجمال‌الدین اسدآبادی را عدم موفقیت او در عرضه‌ اسلام به صورت یک مکتب به زبان روز می‌دانست.
* وقتی به هر دو گروه اصول‌گرا و اصلاح‌طلب نگاه می‌کنیم متوجه می‌شویم که هر دو نقاط قوت و ضعفی دارند و اگر بخواهیم هر دو را بر آرا و اندیشه‌های شهید مطهری منطبق کنیم خواهیم دید که هیچ کدام به طور کامل با این آراء و اندیشه‌ها منطبق نیستند چنانکه می‌بینیم جریان اصلاح‌طلب بر مساله آ‌زادی بیان و اندیشه تاکید فراوان دارد و از آن طرف بر حفظ سایر ارزش‌ها تاکید لازم را ندارد و شاید بتوانیم بگوییم که این جریان برای آزادی ارزشی بیش از حد قائل و از بسیاری ارزش‌های دیگر غافل شده است.
از سوی دیگر جریان اصول‌گرا توجه کافی به مساله آزادی بیان ندارد و توقیف هر تعداد روزنامه برایش مساله‌ عادی است و هیچ اعتراضی از سوی این جریان در مقابل توقیف روزنامه‌ها صورت نمی‌گیرد.
* برداشت از ولایت فقیه در بین اصلاح طلبان و اصول‌گرایان دو گونه است و اینها را باید با نظریه شهید مطهری تطبیق دهیم و بدانیم که اگر بناست افکار ایشان را ملاک قرار دهیم باید اصول ما با اصول ایشان تطبیق داده شود.
* دو گروه اصلاح‌طلب و اصول‌گرا می‌توانند مبانی فکری ایشان را مبنا و حکم قرار دهند تا ببینیم کدام گروه صادق‌تر و بر خط امام منطبق‌تر است چرا که هر دو گروه از امام خمینی و رهبری دم می‌زنند و این هر دو بزرگوار بر مطالعه و توجه به آثار شهید مطهری تاکید کرده‌اند.
* خط امام جدای از توصیه‌های امام در مورد شهید مطهری نیست و ما باید این موضوع را جدی بگیریم.
* خود شهید مطهری می‌گوید که مصلح واقعی کسی است که با نقاط ضعف مردم مبارزه کند اگر چه موقعیت اجتماعی او تنزل پیدا کند یعنی ایشان کار خود را بر اساس یک سلسله اصول انجام می‌دادند و به خوشامد و بدآمد جامعه کاری نداشتند.
* وقتی موضع‌گیری‌های ایشان را در دهه 40 و 50 مورد توجه قرار می‌دهیم، می‌بینیم که این موضع‌گیری‌ها بسیار متفاوت است. چنانچه که می‌بینیم ایشان در دهه‌ 40 به عنوان یک روحانی اصلاح‌طلب متجدد روشنفکر امروزی شناخته می‌شود، ولی در دهه 50 وقتی احساس می‌کند که سازمان مجاهدین خلق اعتقادی به اسلام ندارد و مارکسیسم را پذیرفته‌ است و می‌خواهد از قرآن و روایات به عنوان یک ابزار استفاده کند بسیار محکم در برابر آنها می‌ایستند به طوری که همان جوانان و دانشجویانی که در دهه 40 برای ایشان سر و دست می‌شکستند و ایشان را به دانشگاه دعوت می‌کردند در دهه‌ 50 نسبت به شهید مطهری موضع دارند و شایعات و تبلیغاتی علیه ایشان به کار می‌گیرند.
* امروز عملا می‌بینیم که در بین شخصیت‌های معتدل اصول‌گرا و اصلاح‌طلب فاصله زیادی نیست.
* من فکر می‌کنم نظام از وجود اصلاح‌طلبان استقبال می‌کند و اصلا وجود یک گروه منتقد در برابر یک دولت و حکومت نعمت محسوب می‌شود و اگر حکومتی منتقد جدی نداشته باشد دچار خودکامگی خواهد شد.
* قدرت مطلق همیشه فساد می‌آورد. بنابراین وجود منتقدان به طور کلی از جمله اصلاح‌طلبان برای جمهوری اسلامی یک نعمت است منتها اگر اصلاح‌طلبان انتظار دارند با آ‌نها برخورد محبت‌آمیز شود باید گامی بردارند و اگر نقصی در کارشان است بیانکنند و اگر اشتباهاتی در مشی سیاسی و اجتماعی‌شان وجود داشته به آنها اعتراف کنند.
* اصلا طلبان باید درصدد رفع اشتباهات خود برآیند و مثلا بیان کنند آنجا که آقای موسوی ادعای تقلب را مطرح و مردم را به حضور در خیابان‌ها تشویق کرد اشتباه بوده است.
* اصلاح‌طلبان باید در جاهایی اعتراف کنند تا احساس رعایت انصاف پیدا و دلها به هم نزدیک و زمینه حضور آنان در صحنه سیاسی کشور فراهم‌تر شود.
* گروهی به دنبال حذف اصلاح‌طلبان هستند ولی در بین اصول‌گرایان تعداد قابل توجهی نیز معتقد به حفظ این جریان هستند و حضور اصلاح‌طلبان را به نفع جمهوری اسلامی می‌دانند.
* اگر اصلاح طلبان پایگاه اجتماعی قابل توجهی داشته باشند این طور نیست که عده‌ای برای حذف‌شان تصمیم بگیرند ولی اگر پایگاه اجتماعی و مردمی نداشته باشند خودبخود حذف می‌شوند خلاصه اینگونه مسایل که با گرایش مردم سروکار دارد تابع قرارداد نیست و امر واقعی است.
* نظر من این است که بین اصول‌گرایان معتدل و اصلاح‌طلبان معتدل فاصله‌ زیادی نیست و اینها دیدگاه‌هایشان را به هم نزدیک کنند تا گروه سومی پیدا شود و دو طرف افراطی را نقد کند.
* جامعه از تندروی دو طرف زده شده و تشنه یک گروه سوم است. این گروه سوم می‌تواند اصول‌گرا یا اصلاح‌طلب و یا تلفیقی از اینها باشد منتها با اصول فکری و آرمان‌های روشن و مشخص.


استفاده از اين خبر فقط با ذكر نام شمال نيوز مجاز مي باشد .
ایمیل مستقیم :‌ info@shomalnews.com
شماره پیامک : 5000592323
 
working();

ارسال نظر :
پاسخ به :





نام : پست الکترونیک :
حاصل عبارت روبرو را وارد نمایید :
 
working();

« صفحه اصلي | درباره ما | آرشيو | جستجو | پيوند ها | تماس با ما »
هرگونه نقل و نشر مطالب با ذكر نام شمال نيوز آزاد مي باشد

سامانه آموزش آنلاین ویندی
Page created in 0.081 seconds.